سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  واگویه ها
آن که حاجت به مؤمن برد چنان است که حاجت خود به خدا برده و آن که آن را به کافر برد چنان است که از خدا شکایت کرده . [نهج البلاغه]
کل بازدیدهای وبلاگ
52740
بازدیدهای امروز وبلاگ
43
بازدیدهای دیروز وبلاگ
37
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

درباره خودم
واگویه ها
مرضیه
اولا:سلام،و اما بعد اهل ایرانم سرزمینی اهورایی و جاودانه تا همیشه تاریخ. و در دل طبیعتی زندگی میکنم که مردمانش سبزند چون جنگلهایش و آبی و جاری اند همچون دریای بیکرانش
لوگوی وبلاگ
واگویه ها
فهرست موضوعی یادداشت ها
غزه . فلسطین . مسلمانی . یهود .
بایگانی
تمام اندوخته های من
مناسبت های بیشمار
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1386
پاییز 87
زمستان 87
اوقات شرعی
لینک دوستان

معلوم الحال مجهول الهویه
ح. زینتی ( یه وبلاگ خوب با یه دوست خوب)
مرکز اطلاع رسانی شهید آوینی
خاطرات یک خبرنگار
ایمان

لوگوی دوستان







اشتراک در خبرنامه
 
پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

نویسنده مطالب زیر:   مرضیه  

عنوان متن یه یادواره جالب شنبه 86 آذر 10  ساعت 1:10 عصر

سلام بر شما دوستان

چند روز قبل در دانشگاه یادواره یکی از شهدای دانشجو به نام شهید بزرگوار علیرضا زنگی توسط بسیج برگزار شد. کلی هم برنامه و تدارکات دیده شد ولی بچه ها چندان استقبال نکردند که این هم از کم لطفی اونا بوده اما چند اتفاق جالب افتاد. اول من یکی از دوستان خوب رو که در سفر جنوب با ایشون بودم رو مجددا دیدم و خیلی خوشحال شدم. دوم: از مدتها قبل یکی از دوستانم قول داده بود برام عکس شهید همت رو بیاره ولی نشد و من اون روز جمع کردن پوسترهای شهدا عکس شهید همت رو دیدم و خیلی دوست داشتم که اونو داشته باشم که با عنایت خود شهید صاحب عکس فردای اون روز در دفتر بسیج اونو به من داد.
سوم: از صدقه سر این یادواره به کمک جدی خانم ها و همراهی برادران دستی به سر و گوشه دفتر بسیج کشیده شد،چون متاسفانه برادران چندان توجهی نداشتند.
چهارم:عید امسال رفته بودیم جنوب با بچه های بسیج دانشگاه در بازگشت نواری گذاشته شد در مورد ناظر بودن شهدا بر اعمال بچه ها و اینکه یکی از شهدا به خواب دختر دانشجویی می آید و به او می گوید ما تک تک شما را با آمدن دم خانه تان به این زیارت دعوت کرده ایم. خیلی دوست داشتم اون نوارو گیر بیارم و حتی با یکی از برادران هماهنگ کردم که نوارو از صاحبش بگیره و برای منم کژی کنه ولی بنا به دلایلی نشد. حالا بهد نه ماه از اون سفر روحانی تو یادواره همون نوارو به صورت سی دی تصویری به ما و همه مهمانان هدیه کردند
اون روز حال خیلی خوشی داشتم نمی دونم براتون ژیش اومده که احساس مفید بودن کنید اون روز من به خودم گفتم اگر یک روز در عمرت رو مفید بوده باشی اون امروزه
خوب حرفهام ته کشید بهتره فعلا رفع زحمت کنم

یاعلی


  نظرات شما  ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

در چه صورت آمریکا با ایران رابطه برقرار می کند؟
سفر به دیدار دوست
عذرخواهی
شهدای عرفه
همه شهدا تهرانی نبودند
سخنی با خدا
و باز هم سلام
[عناوین آرشیوشده]


 

Powered by : پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJ

سفارش تبلیغ
صبا ویژن